غزل راه گم کرده و با رویی چو ماه آمده ای
راه گم کرده و با رویی چو ماه آمده ای. مگر ای شاهد گمراه به راه آمده ای. باری این موی سپیدم نگر ای چشم سیاه. گر بپرسیدن این بخت سیاه آمده ای. کشته چاه غمت را نفسی هست …
راه گم کرده و با رويي چو ماه آمده اي. مگر اي شاهد گمراه به راه آمده اي. باري اين موي سپيدم نگر اي چشم سياه. گر بپرسيدن اين بخت سياه آمده اي. کشته چاه غمت را نفسي هست …
شاعر: محمد حسین شهریار, شعر: راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای , دفتر: گزیده ای از شعار, راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای مگر ای شاهد گمراه به راه آمدهای باری این موی …
یکی از شعرهای عاشقانه شهریار «غزل گوهرفروش» است که محسن چاوشی آن … راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای … شعر عاشقانه شهریار؛ ناله ای برای عشق …
مجموعه کامل اشعار شهریار + بیوگرافی شعرهای ترکی شهریار با ترجمه فارسی شعر علی ای همای رحمت … غزل های عاشقانه شهریار … راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای مگر ای …
1 در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم با عقل آب عشق به … قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردنست ….. راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای
اي نازنين كه هيچ وفا نيست با منت تو آسمان آبي آرام و …. تو ای نخفته شب و روزی روی شانه اسب به روزگار … غریبی بودم و گم کرده راهی ، مرا با خود به …. من اگر ماه بودم به هر جا که بودم سراغ تو را از خدا می گرفتم من اگر سنگ …. همین فردا که راه خواب من بسته است همین فردا که … چو شمع تندسوز اشك تا گردن زوالش را … جان به لب آمده در ظلمت غم
این دو عارف، روزان و شبان، هفته ها و ماه ها با هم گذرانیدند، عمیقا غرق بحث عشق … شمس در قونیه اقامت گزید، این بار حتی در خانه خود مولانا و با دختری ازدواج کرد از اهل خانه … بلکه با تکرار آن در ابیات مقفی (6) راه افراط می پیماید و ستایش همه خلقان را که بر ….. راز خویشتن گم»می کند، و باز دام جان می شود و جرعه ای از باده حقیقت می دهدش اما هنوز:
شاعر معاصر ایرانی با نام شهریار معروف است. … یکی از شعرهای عاشقانه شهریار «غزل گوهرفروش» است که محسن چاوشی آن را در آهنگ و … راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای
غزل معاصر. … آوار پریشانی است ، روی سوی چه بگریزیم؟ هنگامه ی حیرانی است ، خود را به … به چشم واسطه در خویشتن که گم شده ای. میان همهمه و های و … وقتی که سیب نقره ای ماه می رسد. شاعر دلت به … با شما طی کرده ام راه درازی را … و الّا من چو مِی با مست و با هشیار یکرنگم. شبی در … ميان آمده و رفتگان سرآمد بود.
ماه عباد تست و من با لب روزه دار ازین قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردنست لیک چراغ ذوق هم …… راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای مگر ای شاهد گمراه به راه آمدهای باری این موی …
غزل ۱ الا يا ايها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها به بوی … سيه چشم ماه سيما را چو با حبيب نشينی و باده پيمايی به ياد دار محبان بادپيما را جز … ما غزل ۱۲ ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما آب روی خوبی از چاه زنخدان شما عزم ديدار …… در اين شب سياهم گم گشت راه مقصود از گوشهای برون آی ای کوکب هدايت از هر طرف …
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را. به یاد یار دیرین کاروان گمکرده رامانم. که شب در … سخن با من نمیگوئی الا ای همزبان دل. خدایا با که ….. چه قدر گل شدی امشب، چه قدر ماه شدی … شبانه آمده انگار از آسمان، اتوبوس! …… دود چو اشک به روی من چگونه گل نکند رازم.
قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردنست لیک چراغ … تو ای چشمان به خوابی سرد و سنگین مبتلا کرده شبیخون ….. راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای مگر ای …
یکی از شعرهای عاشقانه شهریار «غزل گوهرفروش» است که محسن چاوشی آن … چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست … راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای
۶۲۱. ۰ 0. سپاه صبح زد از ماه خیمه تا ماهی ستاره، کوکبه… … ۰ 0. راه گم کرده و با رویی چو ماه آمده ای… … ۰ 0. ای طلعت توخنده به خورشید و ماه کن زلف تو…
به مقصد راه کم جو از رکوع ای زاهد گم ره …. زیباترین بیت که تا به حال درک کرده ام از حافظ: …. الف، سایه)در سال 1306 به عالم خاک گام نهاد و در سال 1332 به شعر اجتماعی روی آورد . … غزل زیر با نام رنج بی حساب از بهترین سروده های حضرت امام خمینی «ره» است که ….. سروده ی کیانا وحدتی تیر ماه 85 …… آمدهام چو عقل و جان از همه دیدهها نهان
هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب ای آفتاب … قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردنست لیک چراغ ذوق هم …… راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای مگر ای شاهد …
مکتب حافظ. گذار آرد مه من … فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا کله جا ماندش … هوای ماه خرگاهی مکن ای کلبه درویش نگنجد موکب … چو علی که می تواند که به سر برد وفا را …. این سفر راه قیامت می روی تنها چرا … شهریار آمده با کوکبه گوهر اشک
غزل شمارهٔ ۱ : ای رستخیز ناگهان وی رحمت بیمنتها · غزل شمارهٔ ۲ : ای طایران قدس را … غزل شمارهٔ ۶۷ : از آن مایی ای مولا اگر امروز اگر فردا · غزل شمارهٔ ۶۸ : چو شست عشق در جانم …. غزل شمارهٔ ۲۹۵ : الا ای روی تو صد ماه و مهتاب · غزل شمارهٔ ۲۹۶ : مخسب ای یار مهمان دار امشب …… غزل شمارهٔ ۱۴۶۴ : سر برمزن از هستی تا راه نگردد گم · غزل شمارهٔ ۱۴۶۵ : ای کرده تو …
و دست های مرا روی سینه می گیری. و دردهای دلت …. ای عشق! ما که با تو کناری گرفته ایم سر سبز و پر شکوفه بدار این کرانه را …. بلوچ و کرد و لر و ترک و گیله مرد اینجاست … چو چشم باز کنی صبح شب نورد اینجاست … غزلی زیبا ازناصر حامدی (تقدیم به شمایانی که عاشق غزل های نابید) … کسی که گم شده در ازدحام غربت ها … غریب آمده بودی.
(غزل زیبایی از محمد علی بهمنی). لبت نه گوید و … خانه ای داشته باشم پر دوست … کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را . … حریفا! رو چراغ باده را بفروز شب با روز یکسان است . … غبار آلوده ، مهر و ماه ، … به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم … سر عقل آمده هر بنده که دیوانه توست.
یکی از شعرهای عاشقانه شهریار «غزل گوهرفروش» است که محسن چاوشی آن … راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای … شعر عاشقانه شهریار؛ ناله ای برای عشق …
در ادامه غزلهای عاشقانه شهریار را با هم مرور میکنیم، عاشقانههایی که امروز ضربالمثل شدهاند. … این سفر راه قیامت میروی تنها چرا … شمعم شکفته بود که خندد به روی تو … افسوس ای غزال غزل خوان نیامدی … ای ماه قصر بر لب ایوان نیامدی … به یاد یار دیرین کاروان گم کرده رامانم … با دوست هم رحمی چو با دشمن مدارا میکنی با چون …
ﻗﻮل و ﻏزل ﻧﻮﺷﺘﻨﻢ ﺑﯿﻢ ﮔﻨﺎه ﮐﺮدﻧﺴﺖ. ﻟﯿﮏ ﭼﺮاغ ذوق هﻢ …. ﻧﮕﯿﻦ ﮔﻢ ﺷﺪه. ﮔﻠﭽﯿﻦ ﮐﻪ آﻣﺪ ای ﮔﻞ ﻣﻦ در ﭼﻤﻦ ﻧﺒﺎﺷﻢ. آﺧﺮ ﻧﻪ ﺑﺎﻏﺒﺎﻧﻢ؟ ﺷﺮط اﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﺷﻢ. ﻧﺎﭼﺎر ﭼﻮن ﻧ. ﮫﺪ ﺳﺮ ﺑﺮ داﻣﻦ …… راه ﮔﻢ ﮐﺮده و ﺑﺎ روﯾﯽ ﭼﻮ ﻣﺎه آﻣﺪه. ای.
برچسبها:اشعار شهریار, حسین منزوی (28) - غزل معاصر, ستاره, شعر عاشقانه شهریار؛ نابترین اشعار شهریار درباره عشق, شعرهای کوتاه عاشقانه و زیبای استاد شهریار + ..., غزل معاصر - فریدون مشیری Showing 1-33 of 33 - Goodreads, محمد حسین شهریار - راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای - شعر نو, مولانا و استعاره عشق - پرتال جامع علوم انسانی, گزيده غزليات شهريار - غزليات - شاهد گمراه - نوسخن, گزیده اشعار استاد محمد حسین شهریار - venus - blogfa, گنجور » شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا